DOCTYPE html PUBLIC "-//W3C//DTD XHTML 1.0 Transitional//EN" "http://www.w3.org/TR/xhtml1/DTD/xhtml1-transitional.dtd"> آذر 89 - یاحسین(ع)-یاطفلان مسلم(ع)-اینجا هیئته-اینجا کربلاس
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
...منوی اصلی...

...درباره خودم...

...لوگوی وبلاگ...

...لینک دوستان...

...لوگوی دوستان...







...موسیقی وبلاگ...

«به نام خدای شهیدان»
89/9/15 10:6 ع

 

 

راه حسین، کوتاهترین راه رسیدن به بهشت است

حدیث دلباختگی

امام حسین(ع):

ازستم به کسی که در برابر تو یاوری جز خداوند ندارد بپرهیز.

منبع:تحت العقول

 

       

 

 



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده توسط :سعیده سادات فتحی::نظرات دیگران [ نظر]


    «داغ دل»
    89/9/15 10:5 ع

    شیعیان دیگر هوای نینوا دارد حسین (ع)                   روی دل با کاروان کربلا دارد حسین (ع)
    از حریم کعبه جدش به اشکی شست دست            مروه پشت سر نهاد اما صفا دارد حسین
    میبرد در کربلا هفتاد و دو ذبح عظیم                          بیش از اینها حرمت کوی منا دارد حسین
    پیش روراه دیار نیستی کافیش نیست                   اشک و آه عالمی هم در قفا دارد حسین
    بسکه محملها رود منزل به منزل با شتاب              کس نمی‌داند عروسی یا عزا دارد حسین
    رخت و دیباج حرم چون گل به تاراجش برند                 تا بجائی که کفن از بوریا دارد حسین
    بردن اهل حرم دستور بود و سر غیب                         ورنه این بی‌حرمتیها کی روا دارد حسین
    سروران،‌پروانگان شمع رخسارش ولی                 چون سحر روشن که سر از تن جدا دارد حسین
    سر به تاج زین نهاده راه‌پیمای عراق                    می‌نماید خود که عهدی با خدا دارد حسین
    او وفای عهد را با سر کند سودا ولی                         خون به دل از کوفیان بی‌وفا دارد حسین
    دشمنانش بی‌امان و دوستانش بی‌وفا                    با کدامین سر کند مشکل دو تا دارد حسین
    سیرت آل علی با سرنوشت کربلاست                   هر زمان از ما یکی صورت نما دارد حسین
    آب خود با دشمنان تشنه قسمت می‌کند                   عزت و آزادگی بین تا کجا دارد حسین
    دشمنش هم آب می‌بندد به روی اهل بیت                  داوری بین با چه قومی بی‌حیا دارد حسین
    بعدازاینش صحنه‌هاو پرده‌هااشکست وخون           دل تماشا کن چه رنگین سینما دارد حسین
    سازعشق است وبه دل هرزخم پیکان زخمه‌ئی         گوش کن عالم پراز شور و نواداردحسین
    دست آخر کز همه بیگانه شد دیدم هنوز                       با دم خنجر نگاهی آشنا دارد حسین
    شمر گوید گوش کردم تا چه خواهد از خدا               جای نفرین هم بلب دیدم دعا دارد حسین
    اشک خونین گو بیا بنشین به چشم شهریار               کاندرین گوشه عزایی بی‌ریاداردحسین

    نام شاعر:شهریار



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده توسط :سعیده سادات فتحی::نظرات دیگران [ نظر]


    «منظومه زخم»
    89/9/15 10:4 ع

     

     

    مراسم سیاه پوشان

    بازدلم غم گرفت دوباره ماتم گرفت
    ماه محرم آمد تمام عالم گرفت

    رد سرخی از خورشید

    اجفر

    نام منطقه‌ای در اطراف کوفه بوده که ضمن برخورداری از آب و درخت، دارای قصر و مساجدی هم بوده است. امام حسین (ع) در مسیر رفتن به کوفه در این مکان هم توقف کرده‌اند. اجفر به معنای چاه وسیع است .

     


     منبع:الحسین فی طریقه الی الشهاده، صفحه 61

     

     



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده توسط :سعیده سادات فتحی::نظرات دیگران [ نظر]


    «نخل های علقمه»
    89/9/15 10:4 ع

    چندین و چند ساله که تکرار می شن اما تکراری نمی شن .همه ساله مردم به عشق اونی که پسر فاطمه س و به نشونه ی اینکه یه عزیزی رو از دست دادن، محرم رو عزا می گیرن و خونه هاشونو، مسجداشونو، تکیه گاهاشونو سیاه پوش می کنن. هر سال واسه اونی که بهش می گن"حسین" سینه می زنن و کلی نوحه و.. می خونن.

     

    میگن توی این روزا یه مردی با خانوادش رهسپار یه سرزمینی شد که این روزا بهش می گن "کربلا" می گن داشته می رفته طرف "کوفه" می گن مردم اونجا چه رقعه هایی که ننوشته بودن واسه اومدن اون آقا و نجات مردم اونجا از دست حاکم بلاش. اما بعد نمی دونم چی شده که همه می زنن زیر همه چیزو اون مرد بزرگ و خوانوادش رو تنها می زارن، حاکم اون زمون هم واسه رو کم کنی لشکر کشیده و خلاصه اینکه یه جنگ می شه . می گن یه طرف،لشکر ?? نفره بوده ، اون طرف هم خیلی خیلی زیاد بوده. می گن اون آقا به همه گفته که کشته می شن.

    همه ساله این ماجرا رو واسه خودمون تکرار می کنیم. اما چند نفر از دلیل این ماجرا می پرسن؟ و چند نفر دلیل این اتفاقات رو می دونن؟

    تاسوعا و عاشورا فرصت خوبیه که بدونیم آزاد بودن و آزاد زندگی کردن یعنی چی؟ و بفهمیم بهای یه زندگی آزاد چه قدره. یه فرصت خیلی خوب تا لااقل خودمون رو آزاد کنیم از خیلی چیزا و البته بهاشونم رو پرداخت کنیم



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده توسط :سعیده سادات فتحی::نظرات دیگران [ نظر]


    «جلوه گاه عشق»
    89/9/15 10:3 ع

    سوره غافر آیه 51

    منبع :  بحارالانوار، ج 45، ص 298       

    رمز خورشید

    طریق القدس

    رمز عملیات : یا حسین (ع)


    تاریخچه عملیات :
    محدوده زمانی: 8/9/1360 الی 15/9/1360
    این عملیات بعد از عزل بنی‌صدر با همکاری سپاه و ارتش با هدف آزادسازی شهربستان و 70 روستای منطقه با استعداد 32 گردان در مقابل 67 گردان بعثی اجرا شد.
    دستاوردها: عملیات طریق‌القدس ضمن آزادسازی شهرستان توانست تنگه چزابه را فتح نماید و ارتباط نیروهای سپاه سوم بعث در منطقه غرب کارون و غرب کرخه را قطع کند.
    سرداران شهید: عباسعلی ذکاوتمند؛احمد یوسفی کوپانی ؛ ابر ابراهیمی؛ محسن عبدالمحمدی؛جلال عباسی ؛ غلامرضا صادق زاده؛زمان محمودی ؛ قاسمعلی افتخاری؛ غلامرضا آبدار

    کربلای 1

    رمز عملیات : یا ابوالفضل العباس (ع)



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده توسط :سعیده سادات فتحی::نظرات دیگران [ نظر]


    بانوان عاشورا :

    پیرامون زنان در حادثه کربلا در دو محور سخن می‏توان گفت: یکی آن که آنان چند نفر و چه کسانی بودند، دیگر آن که چه نقشی داشتند. زنانی که در کربلا حضور داشتند، برخی از اولاد علی«ع» بودند، و برخی جز آنان، چه از بنی هاشم یا دیگران. زینب، ام کلثوم، فاطمه، صفیه، رقیه و ام هانی، از اولاد اهل بیت علیهم السلام بودند، فاطمه و سکینه، دختران سید الشهدا«ع» بودند، رباب، عاتکه، مادر محسن بن حسن، دختر مسلم بن عقیل، فضه نوبیه، کنیز خاص امام حسین«ع» و مادر وهب بن عبد الله نیز از زنان حاضر در کربلا بودند.(1) 5 نفر زن که از خیام حسینی به طرف دشمن بیرون آمدند، عبارت بودند از: کنیز مسلم بن عوسجه، ام وهب زن عبد الله کلبی، مادرعبد الله کلبی، مادر عمر بن جناده، زینب کبری«ع». زنی که در عاشورا شهید شد، مادر وهب بود، بانوی نمیریه قاسطیه، زن عبد الله بن عمیر کلبی که بر بالین شوهر آمد و از خدا آرزوی شهادت کرد و همانجا با عمود غلام شمر که بر سرش فرود آورد، کشته شد.
    در عاشورا دو زن از فرط عصبیت و احساس، به حمایت از امام برخاستند و جنگیدند:
    یکی مادر عبد الله بن عمر که پس از شهادت فرزند، با عمود خیمه به طرف دشمن روی کرد و امام او را برگرداند. دیگری مادر عمرو بن جناده که پس از شهادت پسرش، سر او را گرفت و مردی را به وسیله آن کشت، سپس شمشیری گرفت و با رجزخوانی به میدان رفت، که امام حسین«ع» او را به خیمه‏ها برگرداند.(2) دلهم، دختر عمر(همسر زهیر بن قین) نیز در راه کربلا به اتفاق شوهرش به کاروان حسینی پیوست. زهیر بیشتر تحت تأثیر سخنان همسرش حسینی شد و به امام پیوست. رباب، دختر امرء القیس کلبی،همسر امام حسین«ع» نیز در کربلا حضور داشت، مادر سکینه و عبد الله. زنی از قبیله بکر بن وائل نیز حضور داشت، که ابتدا با شوهرش در سپاه ابن سعد بود، ولی هنگام حمله سپاهیان کوفه به خیمه‏هی اهل بیت، شمشیری برداشت و رو به خیمه‏ها آمد و آل بکر بن وائل را به یاری طلبید

    ادامه دارد...

    نگاه دیگر

    تحریف از ماده حرف است و به معنی منحرف کردن و کج کردن یک چیز از مسیر و مجرای اصلی است:

    1- داستان عروسی قاسم (ع) که ظاهراً خیلی مستحدث است و از زمان قاجاریه تجاوز نمی‌کند. ( از زمان ملاحسین کاشفی )



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده توسط :سعیده سادات فتحی::نظرات دیگران [ نظر]


    «کهکشان عشق»
    89/9/15 10:2 ع

     

    عطشان

    از القاب سید الشهدا که تشنه از کربلا به شهادت رسید. این تعبیر در روایات، تواریخ و زیارتنامه‌ها درباره آن امام آمده است.

    منبع :  http://www.kanoonparvaresh.com       

    خیمه گاه نور

     

    صحنه عاشورا
     

    بچه‌ها نقاشیهایی می‌کشیدند که مثل آن کمتر پیدا می‌شد. در بین بچه‌ها نقاشی بود که هر نوع نقاشی را می‌کشید. یک بار شب عاشورا جمال که بچه مشهد بود گفت:«یک تابلو برای فردا می‌خواهیم که پرچم داشته باشد». بچه‌ها پیراهنهای سفید را به یکدیگر دوختند وبلافاصله چند خیمه و صحنه عاشورا را روی آنها کشیدند. کار تا آخر شب ادامه داشت. صبح هرکس آن را می‌دید به گریه می‌افتاد. در اردوگاه افرادی بودند که هرچه اراده می‌کردند، به تصویر می‌کشیدند.
     

    راوی :‌نصرالله قره‌داغی

    منبع :کتاب فرهنگ آزادگان صفحه 281

    نمی‌توانستند چیزی بگویند
     



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده توسط :سعیده سادات فتحی::نظرات دیگران [ نظر]


    «دل سیراب»
    89/9/15 10:1 ع

    آتش‌ گلستان شد
     

    در هندوستان یاد و نام امام حسین (ع) منزلت ویژه‌ای دارد ،عده بسیار زیادی از بازرگانان و ثروتمندان هند از مذاهب مختلف اعتقاد فوق‌العاده‌ای به حضرت سیدالشهدا دارند و برای برکت اموالشان همه ساله مقداری از ثروت خود را نذر سوگواری آن حضرت می‌کنند.
    یکی از آنان هر ساله همراه سینه‌زنان حرکت می‌کرد و همراه با آنان بر سر و سینه می‌زد، هنگامیکه آن مرد بازرگان از دنیا رفت بنا به رسوم مذهبی خودشان بدن او را در آتش می‌سوزانیدند تا خاکستر بدن را دفن نمایند.اما با کمال تعجب و شگفتی دیدند آتش در دست راست و قسمتی از سینه‌اش ابداً اثری نکرده است.پس بستگانش آن دو قطعه از بدن را به قبرستان شیعیان آوردند و گفتند:«این دو عضو از آن حسین شماست»...

     

    منبع :داستانهای شگفت‌انگیز شهید دستغیب

     مدح حسین

    دهه: منظور، ده روز برنامه عزاداری که یک مداح جهت انجام وظیفه، دعوت می شود.

    ذاکر: کسی که به ذکر مناقب و مراثی اهل بیت(علیهم السلام) می پردازد.

     

     



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده توسط :سعیده سادات فتحی::نظرات دیگران [ نظر]


    «فریاد زمزمه»
    89/9/15 10:0 ع

     

    سفیر امام حسین(علیه السلام)[مسلم بن عقیل]
    غریب و خوار و گرفتار مسلم ای مسلم????به کوفه بی‌کس و بی‌یار مسلم ای مسلم
    نخست بیعت او کرده‌اند قوم شرار????رسیده عُمده? مجموع بر ده و ده هزار
    ولی در آن شب دَیْجُور آن قرین مِحَن????نداشت یک نفر از شهر کوفه جز دشمن
    تمام مرد و زن کوفه بود دشمن او????عموم خلق میان بسته بهر کشتن او
    نه مادرش به سرش بود تا کند زاری????نه خواهری که برایش کند هواداری
    به هر طرف که همی رفت اشک‌ریزان بود????ز جستجوی اعادیّ دین هراسان بود
    که تا رسید به درب سرای پیرزنی????میان خیل مُحبّان چون مرغ در چمنی
    شنید صوت کسی را به ذکر حیّ مشغول????گهی به حمد خدا و گهی به نعت رسول
    طلب نمود از او قطره‌ای ز آب روان????فشاند اشک به تقدیم آب میمنه جان
    نمود رفع عطش مسلم و ز جای نشست????لسان طوعه عنان سخن بر او بر بست
    که شهر کوفه پُر از دشمن است و بخیز ز جا????از این مکان به مکان دگر گزین ماوا
    پس آن غریب ستمدیده با دل مضطر????به طوعه گفت که ای مادر خجسته سِیَر
    سینه زنی
    طوعه گرفتار لیعنان منم???? مسلم سرگشته و حیران منم
    نایب سلطان شهیدان منم????مظهر آیینه یزدان منم
    طوعه گرفتار لعینان منم???? مسلم سرگشته و حیران منم
    طوعه منم بن عم????زاده فخر بشر
    غریب و دور از وطنن????مسلم خونین جگر
    کوفه پر از دشمن و ????من حزین یک نفر
    بی کس و دلخسته و نالان منم
    طوعه گرفتار لعینان منم????مسلم سرگشته و حیران منم
    آه چه گویم فلک????تاج من از سر فکند
    با تبر ظلم و کین????بیخ و بنم بر فکند
    در دل این بینوا????شعله آذر فکند
    نخله برکنده زبستان منم
    طوعه گرفتار لعینان منم????مسلم سرگشته و حیران منم
    به قتلم از هر طرف???? علم برافراشتند
    غبار محنت مرا????به سینه انباشتند
    به سینه تخم فساد????زکشتنم کاشتند
    مظطرب از گردش دوران منم
    طوعه گرفتار لعینان منم????مسلم سرگشته و حیران منم
    زکوفی بی وفا????امان امان داد داد
    حضور این بینوا????نموده اند اتحاد
    زبیعتم اتفاق????دلم نمودند شاد
    آن که بر ایشان شده مهمان منم
    طوعه گرفتار لعینان منم????مسلم سرگشته و حیران منم
    آه فسوس و دریغ???? که این گروه عنید
    به پیش ابن زیاد???? به وعده های یزید
    شدند از دین بدر???? کنندم آخر شهید
    کشته بی ناصر و اعوان منم
    طوعه گرفتار لعینان منم????مسلم سرگشته و حیران منم
    نه منزلی باشدم???? ایا خجسته مآل
    نه خانه ای تاروم???? به نزد اهل عیال
    نه یاوری بر سرم???? به جز حق لایزال
    آن که شده بی سر و سامان منم
    طوعه گرفتار لعینان منم????مسلم سرگشته و حیران منم
    نه مادری تا کند ????به پا عزای مرا
    نه خواهری تا کشد???? به قبله پای مرا
    نه کس که بر هم نهد???? دو چشم های مرا
    سوخته در آتش حرمان منم
    طوعه گرفتار لعینان منم????مسلم سرگشته و حیران منم
    تمام خویشان من???? به دیده اشکبار
    برای من در وطن???? به حالت انتظار
    دو طفل من بی پدر???? شدند و بی غمگسار
    آن که شده سر به گریبان منم
    طوعه گرفتار لعینان منم????مسلم سرگشته و حیران منم
    زتشنگی سوختم???? شدم کباب العطش
    فتاده مرغ دلم???? به التهاب العطش
    اگر توانی بیار???? دمی تو آب العطش
    از عطش آن که شده بی جان منم
    طوعه گرفتار لعینان منم????مسلم سرگشته و حیران منم
    نمانده راه گریز???? که تا نمایم فرار
    پناهگاهی که نیست???? در آن بگیرم قرار
    به پیش چشمم جهان???? شده است چون شام تار
    یوسف محبوس به زندان منم
    طوعه گرفتار لعینان منم????مسلم سرگشته و حیران منم
    اگر دهی منزلم???? یک امشبی از وفا
    به حشر مسکن دهد???? ترا رسول خدا
    با علی بن ولی???? رسی به بیت الصفا
    شفیع تو در همه عصیان منم
    طوعه گرفتار لعینان منم????مسلم سرگشته و حیران منم



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده توسط :سعیده سادات فتحی::نظرات دیگران [ نظر]


    «زیارت عاشورا»
    89/9/15 9:58 ع

    بسم الله الرحمن الرحیم

    اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبدِ الله اَلسَّلامُ عَلَیکَ یَابْنَ رَسُوْلِ الله اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ اَمیِر المُؤمِنِیَن وَ ابْنَ سَیِدِ الوَصیّیَن اَلسَّلامُ عَلَیکَ یَا بْنَ فاطِمَةَ سَیِدَةِ نِساءِ العْالَمِینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا ثَارَ الله وَ اَبنِ ثَارِهَ وَالوِتْرَ الْمَوْتُورِ اَلسَّلامُ عَلَیکَ وَ عَلی الَأرواحِ الَّتِی حَلَتْ بِفِنآئِکَ عَلَیکُمْ مِنْی جَمِیعاً سَلامُ اللهِ اَبداً ما بَقَیتُ وَ بَقِیَ الَّلیلِ وَ النَّهارُ یا اَبا عَبدِ اللِه لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِیَّةُ وَ جَلَتْ وَ عَظُمَتِ الُمصیبَةُ بِکَ عَلَینْا وَ عَلی جَمیِع اَهْلِ الِأسْلِام وَ جَلَّتْ وَ عَظُمَت مُصیبَتکَ فی السَّمواتِ عَلی جَمیع اَهْلِ السَّمواتِ فَلَعِنَ اللهُ اُمَّةً اَسَسَتْ اَساسَ الظُّلمِ وَ الجُورِ عَلَیکُمْ اَهْلِ البَیتِ وَلَعَنْ اللهُ اُمَّةً دَفَعَتْکُمْ عَنْ مَقامِکُمْ وَاَزالَتْکُمْ عَنْ مَراتِبِکُمُ الَّتی رَتَبِکُمُ اللهُ فیها وَ لَعَنَ اللهُ اُمةً قَتَلَتکُمْ وَ لَعَنَ اللهُ المُمهِدِینَ لَهُمْ بِالتَمکیِن مِنْ قِتالِکُمْ بَرِئتُ اِلَی اللهِ وَ اِلَیکُمْ مِنهُمْ وَ مِن اَشیاعِهِمْ وَ اَتْباعِهِمْ وَ اَوْلیائهِمْ یا اَبا عَبدِ الله اِنی سِلْمٌ ِلِمَنْ سالَمَکُمْ وَ حَربٌ لِمَنْ حارَبَکُم اِلی یُومِ القِیمةِ وَ لَعَنَ اللهُ الُ زِیادٍ وَ ال مَروانَ وَلَعَنَ اللهُ بَنِی اُمَیةَ قاطِبَةً وَ لَعَنَ اللهُ بْنَ مَرجانَةً وَ لَعَنَ اللهُ عُمَرِبْنِ سَعْد وَ لَعَنَ اللهُ شِمراً وَلَعَنَ اللهُ اُمةً اَسْرَجَتْ وَالجَمَتْ وَ تَنَقَّبَتْ لِقِتالِکَ بِاَبی اَنتَ وَ اُمّی لَقَدْ عَظُمَ مُصابی بِکَ فَاَسئلُ اللهَ الَّذی اَکرَمَ مَقامَکَ وَ اَکْرَمَنی اَنْ یَرزُقَنی طَلَبَ ثارِکَ مَعَ اِمامٍ مَنصُورٍ مِنْ اَهْلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ صَلی اللهُ عَلَیهِ وَ الِه اَللّهُمَّ اَجْعَلنی عِندکَ وَجیهًا با الحُسَینِ عَلیهِ السَّلامُ فیِ الدُنیا وَ الأخِرَةِ یا اَبا عَبْدِ اللهِ اِنی اَتَقرَّبُ اِلیَ اللهِ وَ اِلَی رَسُولِهِ وَ اِلَی اَمیر الُمؤمِنینَ وَ اِلی فاطِمَةَ وَ ِالی الْحَسَنِ وَ اِلَیکَ ِبمُوالاتِکَ وَ بالَبرائةِ ِممنِ اَسَّسَ اساس ذلِکَ وَ بَنی عَلیهِ بُنیانَهُ وَ جَری فی ظُلمِه وَجَوْرِه عَلَیْکُمْ وَ عَلی اَشیاعِکُمَ بَرِئتُ اِلیَ اللهِ وَ اِلیکُمْ مِنْهُمْ وَ اَتَقَربُ اِلَی اللِه ثمَّ اِلَیکُمْ بِموالاتِکُمْ وَ مُوالاةِ وَلِیکُمْ وَ بِالبَرائةِ مِنْ اَعدائِکُمْ وَ النّاصِبینَ لَکُمُ الْحَرْبَ وَبالبرآئةِ مِنْ اَشیاعِهمْ وَ اَتباعِهمْ اِنیّ سِلمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ وَ حَربٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ و ولٌّی لِمَن والاکُمْ وَ عَدُوٌّ لِمَنْ عاداکٌمْ فَاسُئلُ الله اَلذی اَکرَمَنی بِمَعرفَتِکُمْ وَ مَعرفَةِ اَولیائِکُمْ وَرَزَقنِی اَلبرائَةَ مِن اَعدائِکُمْ اَنْ یَجعَلنِی مَعَکُمْ فی الدُّنیا وَ الاخرةِ وَ اَن یُثَبِّتَ لی عِنْدَکُمْ قَدَمَ صِدْقٍ فی الدُّنیا وَالأخرةِ وَ اَسَئلهُ اَن یُبَلغَنیَ المَقامَ الَمحمودَ لَکُمُ عِنْدَ اللهِ وَ اَنْ یَرزُقَنی طَلَبَ ثاری مَعَ اِمامٍ هُدی ظاهِرٍ ناطِقٍ بالحَقِ مِنْکُمْ وَ اَسئلُ اللهَ بِحَقِکُمْ وَ بِالشَانِ اَلذیِ لَکُمْ عِندهُ اَنْ یَعطنِی بِمصابی بِکُمْ اَفْضَلَ ما یُعطی مُصاباً بِمُصیبته مصیبةً ما اَعْظَمَها وَ اَعظمَ رَزَیِتها ِفی اِلاسلامِ وَ فی جَمیعَ السَّمواتِ وَ الارضِ اَللهُمَّ اجْعَلنی فی مَقامی هذا ِممَنْ تَنالُهُ مِنکَ صلَواتٌ وَ رحمةٌ وَ مَغفِرةٌ اَللهُمَّ اَجْعَلْ مَحیایَ مَحیا محمدٍ و ال مُحمد وَ مَماتی مَماتَ مُحمدٍ وَ ال مُحمدٍ اَللهمَّ اِنَّ هذا یَوْمٌ تَبرکَتْ به بنوامَیَةَ وَ ابْنُ آکِلَةِ الأَکبادِ الَّلعینُ ابنُ اللعینِ عَلی لِسانِک وَ لِسانِ نَبِیکَ صلیَّ الله علیهِ وَآلِهِ فی کُلِ مَوْطِنٍ وَ مَوقِفٍ وَقَفَ فیهِ نَبیکَ صلی الله علیهِ واله اللهمَّ الَعن اَبا سُفیانَ وَ معاویةَ وَ یزیدَ بْنَ مُعاویةَ عَلیهِمْ مِنکَ الَّلعنةُ اَبَدَ الابِدینَ وَ هَذا یَوْمٌ فَرِحَتْ به ال زِیادٍ وَ الُ مَروانَ بِقَتلِهمْ اَلحسُیَن صَلواتُ اللهِ عَلیهِ اَللهُمَّ فَضاعَفْ عَلیهمُ اللعنَ منکَ وَالعذابِ الأَلیمَ اللهمَّ انی اتقربُ الیکَ فی هذا الیومِ وَفی مَوقفی هذا وَ اَیام حَیوتی بِالبرآئةِ مِنهم وَاللعنةِ عَلیهَم وَبِالْمُوالاتِ لِنَبِیِّکَ وَآلِ نَبِیِّکَ عَلَیْهِ وَعَلَیْهِمُ اَلسَّلامُ

    پس صد مرتبه می گویی:

    اللهمَّ العن اولَ ظالم ظلمَ حقَّ محمد و ال محمد و اخِرَ تابِع له علی ذالکَ اللهمَّ العنِ العصابةَ التی جاهدتِ الُحسین وَشایعتْ و بایِعتْ و تابِعتْ علی قِتله اللهمَّ العنهم جمیعاً

    سپس صد مرتبه می گویی:

    السلام علیکَ یا ابا عَبداللهِ وَ علی الاَرواح الَّتی حَلت بفنآئِکَ علیکَ مِنی سلامُ الله ابداً ما بَقیتُ وَ بقیَ اللیلُ وَ النهارَ وَ لاجعلهُ اللهُ اخرَ العهدِ منی لزیارتکم اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ

    پس می گویی

    اللهمَ خُصَّ انتَ اَوّل ظالم باللعن منی وَابدَء به اولاً ثمَّ الثانی وَالثالث َوَالرابعَ اللهمَّ العنِ یزید خامساً و العن عبیدَ اللهِ بن زیادٍ و ابن مرجانةَ و عمربن سعد وَ شمراً و ال ابی سفیانَ وَال زیاد و ال مروان الی یوم القیامَة

    به سجده می روی و میگویی

    اللهمَّ لکَ الحَمد حمدَ الشاکرینَ لَکَ علی مصابهم الحمدُ للهِ علی عَظیمِ رَزیتی اللهمَّ ارزقنی شَفاعَةَ الْحُسَیْنِ یَوْمَ الْوُروُدِ وَثبِتْ لی قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدِکَ مَعَ الحُسَینِ وَ اَصْحابِ الحُسَینِ الَّذینَ بَذَلُوا مُهجَهم دُوْنَ الحُسَینِ عَلَیه السَّلام



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده توسط :سعیده سادات فتحی::نظرات دیگران [ نظر]


       1   2      >
    ...آمار وبلاگ...

    ...آرشیو...

    ...اشتراک در خبرنامه...

    ...طراح قالب...