DOCTYPE html PUBLIC "-//W3C//DTD XHTML 1.0 Transitional//EN" "http://www.w3.org/TR/xhtml1/DTD/xhtml1-transitional.dtd"> فریاد زمزمه - یاحسین(ع)-یاطفلان مسلم(ع)-اینجا هیئته-اینجا کربلاس
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
...منوی اصلی...

...درباره خودم...

...لوگوی وبلاگ...

...لینک دوستان...

...لوگوی دوستان...







...موسیقی وبلاگ...

«فریاد زمزمه»
89/9/15 10:0 ع

 

سفیر امام حسین(علیه السلام)[مسلم بن عقیل]
غریب و خوار و گرفتار مسلم ای مسلم????به کوفه بی‌کس و بی‌یار مسلم ای مسلم
نخست بیعت او کرده‌اند قوم شرار????رسیده عُمده? مجموع بر ده و ده هزار
ولی در آن شب دَیْجُور آن قرین مِحَن????نداشت یک نفر از شهر کوفه جز دشمن
تمام مرد و زن کوفه بود دشمن او????عموم خلق میان بسته بهر کشتن او
نه مادرش به سرش بود تا کند زاری????نه خواهری که برایش کند هواداری
به هر طرف که همی رفت اشک‌ریزان بود????ز جستجوی اعادیّ دین هراسان بود
که تا رسید به درب سرای پیرزنی????میان خیل مُحبّان چون مرغ در چمنی
شنید صوت کسی را به ذکر حیّ مشغول????گهی به حمد خدا و گهی به نعت رسول
طلب نمود از او قطره‌ای ز آب روان????فشاند اشک به تقدیم آب میمنه جان
نمود رفع عطش مسلم و ز جای نشست????لسان طوعه عنان سخن بر او بر بست
که شهر کوفه پُر از دشمن است و بخیز ز جا????از این مکان به مکان دگر گزین ماوا
پس آن غریب ستمدیده با دل مضطر????به طوعه گفت که ای مادر خجسته سِیَر
سینه زنی
طوعه گرفتار لیعنان منم???? مسلم سرگشته و حیران منم
نایب سلطان شهیدان منم????مظهر آیینه یزدان منم
طوعه گرفتار لعینان منم???? مسلم سرگشته و حیران منم
طوعه منم بن عم????زاده فخر بشر
غریب و دور از وطنن????مسلم خونین جگر
کوفه پر از دشمن و ????من حزین یک نفر
بی کس و دلخسته و نالان منم
طوعه گرفتار لعینان منم????مسلم سرگشته و حیران منم
آه چه گویم فلک????تاج من از سر فکند
با تبر ظلم و کین????بیخ و بنم بر فکند
در دل این بینوا????شعله آذر فکند
نخله برکنده زبستان منم
طوعه گرفتار لعینان منم????مسلم سرگشته و حیران منم
به قتلم از هر طرف???? علم برافراشتند
غبار محنت مرا????به سینه انباشتند
به سینه تخم فساد????زکشتنم کاشتند
مظطرب از گردش دوران منم
طوعه گرفتار لعینان منم????مسلم سرگشته و حیران منم
زکوفی بی وفا????امان امان داد داد
حضور این بینوا????نموده اند اتحاد
زبیعتم اتفاق????دلم نمودند شاد
آن که بر ایشان شده مهمان منم
طوعه گرفتار لعینان منم????مسلم سرگشته و حیران منم
آه فسوس و دریغ???? که این گروه عنید
به پیش ابن زیاد???? به وعده های یزید
شدند از دین بدر???? کنندم آخر شهید
کشته بی ناصر و اعوان منم
طوعه گرفتار لعینان منم????مسلم سرگشته و حیران منم
نه منزلی باشدم???? ایا خجسته مآل
نه خانه ای تاروم???? به نزد اهل عیال
نه یاوری بر سرم???? به جز حق لایزال
آن که شده بی سر و سامان منم
طوعه گرفتار لعینان منم????مسلم سرگشته و حیران منم
نه مادری تا کند ????به پا عزای مرا
نه خواهری تا کشد???? به قبله پای مرا
نه کس که بر هم نهد???? دو چشم های مرا
سوخته در آتش حرمان منم
طوعه گرفتار لعینان منم????مسلم سرگشته و حیران منم
تمام خویشان من???? به دیده اشکبار
برای من در وطن???? به حالت انتظار
دو طفل من بی پدر???? شدند و بی غمگسار
آن که شده سر به گریبان منم
طوعه گرفتار لعینان منم????مسلم سرگشته و حیران منم
زتشنگی سوختم???? شدم کباب العطش
فتاده مرغ دلم???? به التهاب العطش
اگر توانی بیار???? دمی تو آب العطش
از عطش آن که شده بی جان منم
طوعه گرفتار لعینان منم????مسلم سرگشته و حیران منم
نمانده راه گریز???? که تا نمایم فرار
پناهگاهی که نیست???? در آن بگیرم قرار
به پیش چشمم جهان???? شده است چون شام تار
یوسف محبوس به زندان منم
طوعه گرفتار لعینان منم????مسلم سرگشته و حیران منم
اگر دهی منزلم???? یک امشبی از وفا
به حشر مسکن دهد???? ترا رسول خدا
با علی بن ولی???? رسی به بیت الصفا
شفیع تو در همه عصیان منم
طوعه گرفتار لعینان منم????مسلم سرگشته و حیران منم



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده توسط :سعیده سادات فتحی::نظرات دیگران [ نظر]


    ...آمار وبلاگ...

    ...آرشیو...

    ...اشتراک در خبرنامه...

    ...طراح قالب...